اسماء جونی.عزیزدلیاسماء جونی.عزیزدلی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

اسماء کوچولوی من......

یا شهید کربلا

  خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما /   باز نام تو شده زینت هر محفل ما     جز غم عشق تو ما را نبود سودایی /   عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . .             ماه اشک های بی اختیار،   ماه غمبار اسیران   ماه فریادهای خونین و ماه طنین،   مؤید صحرای عشق   بر شما عاشوراییان تسلیت باد . . . ...
6 آبان 1393

روزهای پاییزی ما

سلام دخترکم یه سلام به دوست داشتنی ترین گل من یه سلام با کلی تأخیر و یه عذرخواهی بابت کوتاهی من الهی فدای  روی ماهت بشم فدای راه رفتن بشم که هر ثانیه داری دلبری میکنی و این ثانیه ها عجب زود میگذرن و ما از دستشون میدیم دخترم همه چی داره خیلی زود میگذره و میره و ماهم به این سرعت روزگار بدجور عادت کردیم و بنظرم این اصلا خوب نیست ، چون فرصتها رو راحت از دست میدیم و عمر میگذرونیم یه چند وقتی اینقدر دچار یکنواختی زندگی شده بودم که همه چیز برام تکراری بود مدام منتظر یه اتفاق جدید بودم که اونم به نظرم اتفاق نمیفتاد در صورتیکه زندگی هرروزش جدیده و ما اونو تکراری رقم میزنیم شما عروسک زیبای من هر روزت متفاوت از روز...
6 آبان 1393
1